فال امروز شما

انواع فال و طالع بینی برای شما Faleroz.ir - Faleroz.com

فال امروز شما

انواع فال و طالع بینی برای شما Faleroz.ir - Faleroz.com

بخش د

 بخش د


  دادن بدیوانگی گرفتن بعاقلی !

  دارندگیست و برازندگی !

  داری طرب کن، نداری طلب کن !

  داشتم داشتم حساب نیست، دارم دارم حسابه !

  دانا داند و پرسد نادان نداند و نپرسد !

  دانا گوشت میخورد نادان چغندر !

  دانه فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه --- هر دو جانسوز است اما این کجا و آن کجا !

  دایه از مادر مهربانتر را باید پستن برید !

  دختر، تخم تر تیزک است !

  دختر تنبل، مادر کدبانو را دوست داره !

  دخترمیخوهی ماماش را بین --- کرباس میخواهی پهناش را ببین !

  دختر همسایه هر چه چل تر برای ما بهتر !

  دختری که مادرش تعریف بکنه برای آقا دائیش خوبه !

  درازی شاه خانم به پهنای ماه خانم در !

  در بیابان گرسنه را شلغم پخته به ز نقره خام !

  در بیابان لنگه کفش، نعمت خداست !

  در پس هر گریه آخر خنده ایست !

  در جنگ، حلوا تقسیم نمیکنند !

  در جوانی مستی، در پیری سستی، پس کی خدا پرستی ؟!

  در جهان هر کس که داره نان مفت، میتواند حرفهای خوب گفت !

  در جهنم عقربی هست که از دستش به مار غاشیه پناه میبرند !

  در جیبش را تار عنکبوت گرفته است !

  در چهل سالگی طنبور میآموزد در گور استاد خواهد شد !

  در حوضی که ماهی نیست ، قورباغه سپهسالاره !

  در خانه ات را ببند همسایه تو دزد نکن !

  در خانه اگر کس است یکحرف بس است !

  در خانه بیعاره ها نقاره میزنند !

  در خانه مور، شبنمی طوفانست !

  در خانه هر چه، مهمان هر که !

  درخت اگر متحرک شدی ز جای بجای --- نه جور اره کشیدی نه جفای تبر !

  درخت پر بار، سنگ میخوره !

  درخت کاهلی بارش گرسنگی است !

  درخت کج جز بآتش راست نمیشه !

  درخت گردکان باین بلندی --- درخت خربزه الله اکبر !

  درخت هر چه بارش بیشتر بشه، سرش پائین تر میاد !

  درد دل خودم کم بود، اینهم قرقر همسایه !

  درد، کوه کوه میاد، مومو میره !

  در دروازه را میشه بست، اما در دهن مردم و نمیشه بست !

  در دنیا همیشه بیک پاشنه نمیچرخه !

  در دنیا یه خوبی میمونه یه بدی !

  در دیزی وازه، حیای گربه کجا رفته !

  در زمستان، الو، به از پلوه !

  در زمستان یه جل بهتر از یه دسته گله !

  درزی در کوزه افتاد !

  در زیر این گنبد آبنوسی، یکجا عزاست یکجا عروسی !

  درس ادیب اگر بود زمزمه محبتی --- جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را .

  در شهر کورها یه چشمی پادشاست !

  در شهر نی سواران باید سوار نی شد !

  در عفو لذتیست که در انتقام نیست !

  در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست !

  در کف شیر نر خونخواره ای --- غیر از تسلیم و رضا کو چاره ای ؟

  در مجلس خود راه مده همچو منی را --- کافسرده دل افسرده کند انجمنی را !

  درم داران عالم را کرم نیست --- کریمان را بدست اندر درم نیست !

  در مسجده، نه کند نیست نه سوزوندنی !

  در نمک ریختن توی دیگ باید به مرد پشت کرد !

  درویش از ده رانده، ادعای کدخدائی کند !

  درویش مومیائی، هی میگی و نمیائی !

  درویش را گفتند : در دکانتو ببند دهنشو هم گذاشت !

  در، همیشه بیک پاشنه نمیگرده !

  درهفت آسمان یک ستاره نداره !

  دزد،آب گرون میخوره !

  دزد بازار آشفته میخواهد!

  دزد باش و مرد باش !

  دزد به یک راه میرود، صاحب مال به هزار راه !

  دزد حاضر و بز حاضر !

  دزد ناشی به کاهدون میزنه !

  دزدی آنهم شلغم ؟ !

  دزدی که نسیم را بدزدد  دزد است !

  دست بالای دست بسیار است . (( در جهان پیل مست بسیار است ... ))

  دست به دنبک هر کی بزنی صدا میده !

  دست بریده قدر دست بریده را میدونه !

  دست بشکند در آستین، سر بشکند درکلاه !

  دست بیچاره چون بجان نرسد --- چاره جز پیرهن دریدن نیست !

  دست بی هنر کفچه گدئیست !

  دست پشت سر نداره !

  دست پیش را گرفته که پس نیفته !

  دستت چربه، بمال سرت !

  دستت چو نمیرسد به خانم --- دریاب کنیز مطبخی را !

  دستت چو نمیرسد به کوکو، خشکه پلو را فرو کو !

  دست تنگی بدتر از دلتنگی است !

  دست خالی برای تو سر زدن خوبه !

  دست در کاسه و مشت در پیشانی !

  دست، دست را میشناسه !

  دست دکاندار تلخ است !

  دست راست را از چپ نمیشناسه !

  دستش به خر نمیرسه پالان خر را بر میدارد !

  دستش به دم گاو بند شده !

  دستش به عرب و عجم بند شده است !

  دستش بدهنش میرسه !

  دستش در کیسه خلیفه است !

  دستش را به کمرش گرفته که از بیگی نیفته !

  دستش شیره ایست یا دستش چسبناک است !

  دستش را توی حنا گذاشت !

  دست شکسته بکار میره، دل شکسته بکار نمیره !

  دست شکسته وبال گردنه !

  دستش نمک نداره !

  دست کار دل و نمیکنه و دل کار دست و نمیکنه !

  دستش کجه !

  دست که به چوب بردی گربه دزده حساب کار خودشو میکنه !

  دست که بسیار شد برکت کم می شود !

  دست ما کوتاه و خرما بر نخیل . (( پای ما لنگ است و منزل بس دراز ))

  دست ننت درد نکنه !

  دست و روت را بشور منم بخور !

  دست و رویش را با آب مرده شور خانه شسته است !

  دستی را که حاکم ببره خون نداره یا دیه نداره !

  دستی را که نمیتوان برید باید بوسید !

  دستی را که از من برید، خواه سگ بخورد خواه گربه !

  دشمنان در زندن با هم دوست شوند !

  دشمن دانا بلندت میکند --- بر زمینت میزند نادان دوست !

  دشمن دانا که غم جان بود --- بهتر از دوست که نادان بود .

  دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد . (( دانی که چه گفت زال با رستم گرد ))

  دعا خانه صاحبش را میشناسد !

  دعا کن (( الف )) بمیره یا دعا کن بابات بمیره !

  دعوا سر لحاف ملا نصرالدین بود !

  دلاکها که بیکار میشوند سر هم را میتراشند !

  دل بیغم دراین عالم نباشد --- اگر باشد بنی آدم نباشد .

  دل سفره نیست که آدم پیش هر کس باز کنه !

  دلش درو طاقچه نداره !

  دلم خوشه زن بگم اگر چه کمتر از سگم !

  دلو همیشه از چاه درست در نمیاد !

  دماغش را بگیری جانش در میاد !

  دم خروس از جیبش پیداست !

  دمش را توی خمره زده است !

  دندان اسب پیشکشی را نمیشمارند !

  دنده را شتر شکست، تاوانش را خر داد !

  دنیا پس از مرگ ما، چه دریا چه سراب !   

  دنیا دمش درازه !

  دنیا جای آزمایش است، نه جای آسایش !

  دنیا، دار مکافاته !

  دنیا را آب ببره او راخواب میبره !

  دنیا را هر طور بگیری میگذره !

  دنیایش مثل آخرت یزیده !

  دنیا محل گذره !

  دو تا در را پهلوی هم میگذارند برای اینست که به درد هم برسند !

  دو خروس بچه از یک مرغ پیدا میشوند، یکی ترکی میخونه یکی فارسی !

  دود از کنده بلند میشه !

  دود، روزنه خودشو پیدا میکنه !

  دو دستماله میرقصه !

  دور اول و بد مستی ؟

  دور دور میرزا جلاله ، یک زن به دو شوهر حلاله !

  دوری و دوستی !

  دوست آنست که بگریاند. دشمن آنست که بخنداند !

  دوست همه کس، دوست هیچکس نیست !

  دوستی بدوستی در، جو بیار زرد آلو ببر !

  دوستی دوستی از سرت میکنند پوستی ؟!

  دوصد گفته چو نیم کردار نیست !

  دو صد من استخوان باید که صدمن بار بردارد !

  دوغ در خانه ترش است !

  دوغ و دوشاب در نظرش یکیست !

  دو قرت و نیمش باقیه !

  دو قرص نان اگر از گندم است و گر از جو --- دوتای جامه اگر کهنه است و گر از نو .

  هزار مرتبه بهتر بنزد ابن یمین --- زفرمملکت کیقباد و کیخسرو .

  ده انگشت را خدا برابر نیافریده !

  ده، برای کدخدا خوبه و برادرش !

  ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند .

  دهنش آستر داره !

  دهنش چاک و بست نداره !

  دهن مردم را نمیشود بست !

  دهنه جیبش را تار عنکبوت گرفته !

  دیده می بینه، دل میخواد !

  دیر آمده زود میخواد بره !

  دیر زائیده زود میخواد بزرگ کنه !

  دیشب همه شب کمچه زدی کو حلوا ؟!

  دیگ به دیگ میگه روت سیاه ، سه پایه میگه صل علی !

  دیگران کاشتند ما خوردیم، ما میکاریم دیگران بخورند !

  دیگ ملا نصرالدین است !

  دیوار حاشا بلنده !

  دیوار موش داره ، موش هم گوش داره !

  دیوانه چو دیوانه به بیند خوشش آید !



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد